اشعار احمد شاملو
بیوگرافی و زندگینامه
احمد شاملو متولد بیست و یکم آذرماه ۱۳۰۴ در شهر تهران است. او به غیر از سرودن شعر در زمینه مترجمی ، روزنامه نگاری ، نویسندگی و پژوهشگری نیز فعالیت داشته است.تا دوران جوانی به خاطر شغل پدرش همیشه از شهری به شهر دیگر در حال حرکت بوده اند.
به خاطر فعالیت های سیاسی در سال ۱۳۲۲ دستگیر و زندانی می شود. شهرت اصلی احمد شاملو به خاطر نوآوری در شعر معاصر فارسی و سرودن شعر با روشی خاص که بعدها شعر شاملویی یا شعر سپید نام گرفت است.
اشعار احمد شاملوهمه
لرزش دست و دلم
از آن بود که
که عشق
پناهی گردد،
پروازی نه
گریز گاهی گردد . . .
کوه با نخستین سنگ ها آغاز میشود
و انسان با نخستین درد
در من زندانی ستمگری بود
که به آواز زنجیرش خو نمی کرد
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم
مجال
بی رحمانه اندک بود و
واقعه
سخت نامنتظر . . .
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت
روزی که کمترین سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادری ست
شعر احمد شاملو
میان آفتاب های همیشه
زیبائی تو
لنگری ست
نگاهت شکست ستمگری ست
و چشمانت با من گفتند
که فردا
روز دیگری ست
دیوان احمد شاملو
آیا تلاش من یکسر بر سر آن بود
تا ناقوس مرگ خود را پر صداتر به نوا آورم!
اشعار شاملو
و ما همچنان
دوره میکنیم
شب را و روز را
هنوز را
اشعار زیبای شاملو
من ز دنیا، تو را برگزیدم
رنج بی حد بپایت کشیدم
تا شود سبز، باغ امیدم
جان ز تن رفت و نیرو ز پایم
اشعار عاشقانه شاملو
کیستی که من
این گونه
به اعتماد
نام خود را با تو می گویم . . .
کلید خانه ام را در دست ات می گذارم . . .
نان شادی های ام را با تو قسمت می کنم!
جملات زیبا احمد شاملو
با زمزمه ی تو
اکنون رخت به گسترهی خوابی خواهم کشید
که تنها رویای آن
تویی . . .
شعر سپید شاملو
و جز اینم هنری نیست
که آشیان تو باشم …